دو تا پیکان قراضهٔ مثل هم بود، با راننده‌ها و سرنشین‌ها و نوارکاست‌ها و خوردنی‌های مثل هم؛ اما همیشه به نظرمان می‌آمد به آدم‌های ماشینی که ما تویش نیستیم، بیشتر خوش می‌گذرد.