درست از جایی شروع می‌شود که خیال می‌کنی باید تمام شده باشد. وقتی جنازهٔ بادکنک‌ها را از زمین برمی‌داری و ته‌ماندهٔ کیک بشقاب‌ها را تمیز می‌کنی. یک گوشهٔ دنج بین هال و آشپزخانه. جایی که یادت می‌آید کسی که باید باشد، نیست.