شربت تازه عصارهٔ بادام‌‌زمینی داشت. وقتی درش را باز کردم، اتاق مزرعهٔ بادام شده بود و دلم تنهایی زنی را خواسته بود با کلاه حصیری و دست‌های آش‌ولاش که تنش بوی گلاب و ویکس می‌داد.